آژانس در جنگ ترکیبی امریکا علیه ایران چه نقشی دارد؟
تاریخ انتشار: ۱۷ بهمن ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۷۰۳۱۳۶۳
شماری از مقامهای غربی از وزیر خارجه امریکا گرفته تا «جوزپ بورل»، مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا در سطح اعلامی در پیش گرفته و خواستار به جریان افتادن مذاکرات رفع تحریمها هستند. چنانکه این مقام اروپایی در موضعگیری روز گذشته خود در حالی که از خروج یکجانبه امریکا از توافق هستهای انتقاد میکرد، یادآور شد: «این توافق هنوز نمرده است».
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
سید مصطفی خوش چشم، کارشناس مسائل بینالملل در گفتگو با روزنامه ایران به بررسی آخرین تحولات جاری پیرامون مذاکرات رفع تحریمها پرداخته است که از نظر میگذرد.
انتشار گزارش اخیر آژانس که بنا به توضیح مقامات کشورمان با وجود اشتباه فنی یکی از بازرسان رسانهای شد، نشان میدهد که مقامهای این نهاد بینالمللی بویژه شخص «رافائل گروسی»، مدیر کل آژانس کمک به اجرای پلن «B» علیه جمهوری اسلامی را به طور علنی و در سطحی گستردهتر از قبل دنبال میکند. نظر شما در این رابطه چیست؟
بر اساس اقداماتی که آژانس در طول یکسال گذشته و در مقاطع مختلف مانند تصویب قطعنامههای شورای حکام از خود نشان داده همواره این واقعیت معلوم شده که این نهاد بینالمللی و شخص آقای «گروسی» به مثابه ابزار فشار طرف غربی روی ایران و کشورهای هدف عمل میکنند. طبیعی است که در جنگ ترکیبی موجود که یکی از حوزههای متعدد مورد نظر امریکا برای فشار سیاسی و دیپلماتیک است، آژانس جایگاه ویژهای داشته و همواره سعی میکند با ابزارهای گوناگون و بهانه تراشیها به عنوان یک ابزار فشار سیاسی بر جمهوری اسلامی ایران عمل کند؛ به عنوان نمونه بهمن ماه سال گذشته وقتی طرفین مذاکره به تفاهم نزدیکتر میشدند، آژانس پذیرفته بود که در طول ۴ ماه یعنی تا حدود خردادماه گذشته، پروندههای موجود را مختومه اعلام کند. سفر آقای «گروسی» به تهران هم به همین منظور انجام شد. اما با زیاده خواهی طرف غربی و عدم پایبندی به تعهدات انجام شده توسط طرف غربی و اصرار به حفظ بخشی از تحریمها، آژانس هم تغییر رویه داد و به سمت تصویب قطعنامه رفت که دقیقاً بر خلاف رویکرد بهمن ماه قبل بوده است در حالی که ایران تمامی اطلاعات مورد نیاز را به آژانس داده و قرار بود که کار تمام شود. اما از آنجایی که طرف امریکایی به دنبال فشار بر ایران برای عقبنشینی در مذاکرات بود، رویکرد آژانس هم تغییر کرد، به گونهای که تا قبل از مذاکرات وین حتی اگر فرانسه هم به دلیل نیاز به تأمین انرژی در زمستان جاری تمایل داشت موضوعات اختلافی فیصله پیدا کند «بایدن» رسماً این اجازه را به فرانسه نداد و آژانس را به عنوان یک ابزار فشار روی ایران نه تنها حفظ کرد بلکه بیشتر به آن نقش داد تا پس از مدتی بهانه کاملتری برای فشارهای بیشتر و هیاهو و جنجال در آژانس وجود داشته باشد؛ بنابراین این اقدام در چهارچوب جنگ ترکیبی امریکا در حوزه فشار سیاسی و دیپلماتیک قابل بررسی است و قطعاً نباید آن را به عنوان یک اقدام شیطنتآمیز یا اشتباه مجزا و جداگانه در نظر گرفت. بلکه قطعاً در چهارچوب پازلی این کار انجام میشود و باید به دیگر قطعات آن هم نگاه شود.
این اقدام آژانس کمی پس از سفر اخیر «بلینکن» به خاورمیانه صورت گرفت؛ جایی که او هنگام حضور در «قاهره» بار دیگر خواستار بازگشت به مذاکرات وین شد، اما یک روز بعد در «تل آویو» از اتحاد آهنین با رژیم صهیونیستی علیه ایران سخن گفت. آیا این موضعگیری به معنای این بود که رویکرد واشنگتن در قبال ایران در دوره «نتانیاهو» نزدیکتر خواهد شد؟
این مواضع از ابتدا هم با هم یکی بوده است. اگر زمانی نقش پلیس خوب و بد ایفا میشد مدتهاست که این کار انجام نمیشود و برای ایجاد فشار همه جانبه بر جمهوری اسلامی در جنگ ترکیبی - در دور بهار و پاییز- تمامی طرفهای مخالف، متحد با هم در مقابل ایران قرار گرفته و میگیرند.
اظهارات و مواضعی که در سفرهای گوناگون در سطح وزرای خارجه و رهبران دولتهای غربی چه در زمینه مسائل هستهای و مذاکرات و چه در زمینه اغتشاشات اخیر اتخاذ شده، تماماً برنامهای در چهارچوب همین جنگ ترکیبی است که به دور سوم آن وارد میشویم. در دور اول امریکا و غرب بویژه در پاییز همه امکانات خود را بکار گرفتند و در نهایت نتوانستند ایران را به عقب برانند. به نظر میرسد که امریکاییها هنوز آن درسی را که باید نگرفتهاند و بهرغم هزینهای که پرداختهاند، باز هم اصرار بر این دارند که چنین تقابلی را پیگیری کنند. در حقیقت باز هم اینگونه اقدامات طرف امریکایی نتیجه بخش نخواهد بود چرا که دعوای مذاکراتی که هدف کوتاه مدت و اصلیتر این تقابل و جنگ ترکیبی است بر سر چند نکتهای که به هیچ عنوان جای عقبنشینی برای جمهوری اسلامی ایران ندارد، باقی خواهد ماند. زیرا اگر قرار باشد ایران به منافع اقتصادی پایداری از برجام دست یابد این منافع دقیقاً در گرو همین چند نکته باقیمانده است. به همین دلیل است که امریکا حاضر به واگذاری این امتیازات نیست و کشورهای غربی به همراه رژیم صهیونیستی همه توانمندیهای خود را به کار گرفته و میگیرند که این امتیازات را که عمدتاً در زمینه رفع تحریمها و بخشی از تضامین است، به ایران ندهند. پر واضح است که جمهوری اسلامی ایران غیر از پدافند، عوامل و مؤلفههای قدرت را داراست و شاید بتدریج به این فکر کند که از این مؤلفههای قدرت در حوزههای گوناگون استفاده آفندی و کنشگرانه ببرد و بتواند با فشار بیشتر روانی و سیاسی به طرف غربی این پیام را بفرستد که ادامه فشارها راه به جایی نخواهد برد و مسیر فقط، مسیر مذاکره و دیپلماسی است.
آیا میتوان گفت که مواضع کشورهای اروپایی و رژیم صهیونیستی هم برخلاف چند سال اخیر برای اجرای همهجانبه این جنگ ترکیبی به یکدیگر نزدیکتر شده است؟
اساساً این گونه بوده است. از ابتدا هم اسرائیل و طرفهای اروپایی و امریکا تفاوت راهبردی با هم نداشتهاند، به عنوان پلیس خوب و بد ایفای نقش میکردند. تفاوتهای آنها بیشتر تاکتیکی است، نه تفاوتهای استراتژیک یا تفاوت در رویکردهای کلان. نمونه اینکه سال ۹۲ که قرار بود قرارداد ژنو بسته شود اسرائیلیها از فرانسه خواستند جلوی آن را بگیرد و همین اقدام باعث شد که فرانسویها آن را به تعویق بیندازند. این ارتباطات بسیار گسترده است. در حقیقت ارتباطات اسرائیل با فرانسه بویژه در حوزه هستهای و تقابل با انرژی هستهای ایران به چندین دهه قبل برمیگردد و کشورهای اروپایی و رژیم صهیونیستی همکاری بسیار نزدیکی با هم داشتهاند؛ بنابراین اختلاف نظری در رویکردهای تقابلی آنان با ایران وجود ندارد. اما همه طرفهای غربی و رژیم صهیونیستی میدانند که امکان استفاده از راهکار نظامی را نخواهند داشت. زیرا جنگ ترکیبی هم از لحاظ هزینه و هم از منظر امکانپذیری راهی میسرتر است. البته جنگ ترکیبی تنها پلنی است که این کشورها در برابر ایران دارند با این هدف که کشورمان به مذاکرات بیاید و عقبنشینی کند. این پلن، مکمل مذاکرات است آنچنان که راب مالی هم در مصاحبه با بیبیسی رسماً همین صحبت را تأیید کرد که فشارهای اقتصادی و رسانهای و عموم فشارهای سیاسی در کنار مذاکرات انجام میشود تا نتیجهبخشی آن را ببینند.
در چنین فضایی میتوان ازسرگیری زودهنگام مذاکرات وین را متصور شد؟ آقای باقری اخیراً گفته است که مذاکرات به بخشهای مختلف تقسیم شده است. منظور چیست؟
دعوا بر سر چند نکته است؛ مذاکره یک بخش داخل اتاق دارد و یک بخش بیرون اتاق. هر دو طرف الان در بخش بیرون اتاق هستند. این بخش شامل هماوردی و زورآزمایی برای بالا رفتن قدرت چانه زنی در اتاق مذاکره است. به نظر میرسد که دو طرف هنوز خود را دارای چنان قدرتی ندیدهاند که در اتاق مذاکره بتوانند امتیازات موردنظر خود را نقد کنند؛ بنابراین همچنان به این هماوردی ادامه خواهند داد. البته ایران همواره پای میز مذاکره مانده است. چنان که این مسأله به طور مکرر در ماههای اخیر مورد تأکید وزیر امور خارجه و معاون وی بوده است، اما در عین حال مسلم است که جمهوری اسلامی از مواضع خود عقب نخواهد نشست و این طرف امریکایی است که باید تصمیم بگیرد که به میز مذاکره بازخواهد گشت یا خیر.
منبع: ایران
باشگاه خبرنگاران جوان وبگردی وبگردیمنبع: باشگاه خبرنگاران
کلیدواژه: ایران آمریکا آژانس رژیم صهیونیستی جمهوری اسلامی جنگ ترکیبی تحریم ها طرف غربی فشار ها کشور ها هسته ای
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.yjc.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «باشگاه خبرنگاران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۷۰۳۱۳۶۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
تهدید به بازنگری در دکترین هستهای؛ آیا امیدی برای توافق باقی مانده؟
نشانههایی وجود دارد که تماسهای مخفی بین ایالات متحده و ایران، نه تنها در مورد بحران غزه بلکه در مورد پرونده هستهای نیز در جریان است.
به گزارش اکوایران، ایران پس از عملیات پهپادی و موشکی به اراضی اشغالی و پاسخ محدود (رژیم) اسرائیل، ارزیابی کرد که توانسته با بازدارندگی هستهای اسرائیل و اتحاد نظامی اسرائیل و آمریکا به طور مؤثری مقابله کند.
بازنگری در دکترین هستهایبه نوشته استیمسون، ایران با دو دشمن روبروست که هر دو از تسلیحات هستهای برخوردار بوده، در حالی که ایران فاقد آن است. با این حال، در صورت تشدید بیشتر تنشها، ایران به احتمال زیاد برای ایجاد بازدارندگی در برابر حملات آینده، به سمت گریز هستهای پیش خواهد کرد.
در آستانه حمله محدود (رژیم) اسرائیل در ۱۹ آوریل، سرلشکر احمد حقطلب، رئیس سازمان حفاظت و امنیت هستهای در مورد لزوم بازنگری در استراتژی هستهای ایران در نتیجه افزایش تهدیدات آمریکا و (رژیم) اسرائیل صحبت کرد. او گفت: «اگر اسرائیل تصمیم بگیرد از تهدید حمله به مراکز هستهای ایران به عنوان ابزاری برای اعمال فشار بر تهران استفاده کند، بازنگری در دکترین و سیاستهای هستهای جمهوری اسلامی ایران و گذر از تحفظات قبلی اعلامشده توسط کشور، ممکن و قابلتصور است».
همزمان، روزنامه شرق مدعی شد امیرسعید ایروانی، سفیر ایران در سازمان ملل و معاون سابق دبیر شورای عالی امنیت ملی تماسهای آرام خود با آمریکا را نه تنها در مورد بحران غزه بلکه در مورد موضوع هستهای نیز ادامه داده است.
بنبست مذاکرات و توافق موقتآخرین دور مذاکرات رسمی هستهای در سپتامبر ۲۰۲۲ با پیشنهادی از سوی جوزپ بورل، نماینده عالی اتحادیه اروپا در امور خارجه و سیاست امنیتی به پایان رسید که به انجام نرسید.
مذاکره روسیه آمریکا درباره ایران ریابکوف رابرت مالیایران خواستار پایاندادن به اختلافات با آژانس بینالمللی انرژی اتمی در مورد مسائل پادمان، لغو تحریمهای آمریکا علیه سپاه پاسداران و تضمین ایالات متحده مبنی بر تداوم هرگونه توافق فراتر از دولت بایدن بود. چنین امتیازاتی حاصل نشد.
در غیاب توافق رسمی، آمریکا و ایران در ماه می۲۰۲۳ در عمان به تفاهم موقتی دست یافتند که ادعا شده بر اساس آن، ایران متعهد شد که غنیسازی اورانیوم را فراتر از ۶۰ درصد انجام ندهد، پنج شهروند دوتابعیتی ایرانیآمریکایی را آزاد کند و در ازای آن، وجوه بلوکهشدهاش توسط آمریکا آزاد گردد. واشنگتن همچنین سیگنالهایی فرستاد که تحریمهای نفتی علیه ایران را تشدید نخواهد کرد.
هدف از تفاهم موقت میان بِرَد مکگورک، هماهنگکننده امور خاورمیانه و شمال آفریقا در کاخ سفید و علی باقری کنی، مذاکرهکننده ارشد هستهای وقت ایران دورزدن کنگره آمریکا بود که در غیر این صورت، فرصت بررسی دقیق و احتمالاً مسدودکردن یک توافق رسمی را داشت. با این حال، اسرائیل با این موضوع مخالفت کرد و بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر (رژیم) اسرائیل در تماس تلفنی ۸ ژوئن ۲۰۲۳ به آنتونی بلینکن، وزیر امور خارجه آمریکا هشدار داد که اسرائیل به هیچ توافقی بین واشنگتن و تهران پایبند نخواهد بود.
جنگهایی که سد مذاکرات شدندهمچنین همکاری نظامی ایران و روسیه با واکنش منفی کشورهای اروپایی و همچنین آمریکا مواجه شد. حمله روسیه به اوکراین در سال ۲۰۲۲ به شدت بر برنامه جامع اقدام مشترک (برجام) سال ۲۰۱۵ تأثیر گذاشت و عملاً روندی که با ایران در سال ۲۰۰۸ آغاز شده بود را نابود کرد.
جنگ اوکراینبا افزایش قیمت انرژی پس از حمله روسیه به اوکراین، برخی از فشارهای اقتصادی فوری بر ایران کاهش یافت. روسیه و ایران به هم نزدیکتر شدند و روایت افول غرب و نیاز به «نگاه به شرق» در تهران قوت یافت.
با این حال، روابط اقتصادی نزدیکتر با روسیه و چین نتایج مطلوبی را برای رشد اقتصادی ایران به همراه نداشت. ایران قرار بود مذاکرات غیرمستقیم با آمریکا را در عمان در اواسط اکتبر ۲۰۲۳ از سر گیرد. آغاز جنگ غزه مانع از این امر شد، هرچند گزارش شده که دو طرف در ژانویه ۲۰۲۴ برای بحث در مورد حملات حوثیها در دریای دیدار کردند.
در بحبوحه ادامه جنگ غزه و افزایش تنشها میان آمریکا و گروههای مقاومت منطقه، رافائل گروسی، مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی اعلام کرد که ایران تولید اورانیوم با خلوص بالا را افزایش داده و از اواسط ۲۰۲۳، کاهش تولید را معکوس کرده است. مقامات آمریکایی بر این باورند که ایران در صورت غنیسازی بیشتر، سوخت کافی برای گریز هستهای را در اختیار دارد و زمان لازم برای آن را میتوان با روز اندازهگیری کرد، نه با ۱۲ ماه که توسط برجام تعیین شده بود.
گزینههای غربهنوز هم برنامههایی روی میز وجود دارد که میتواند مذاکرات هستهای را احیا کند. تهران اعلام کرده که عمانیها یک مکانیسم «کم در برابر کم» یا «گامبهگام» مشابه توافق می۲۰۲۳ ارائه کردهاند. یکی دیگر از احتمالات که توسط علی واعظ و ولی نصر پیشنهاد شده، تقویت همکاریهای منطقهای به عنوان راهی برای جبران محدودیتهایی در برنامه هستهای ایران است.
همچنین گزارشهایی از طرح ژاپن برای احیای مذاکرات هستهای به گوش میرسد، اگرچه هیچ جزئیاتی منتشر نشده است. ژاپن سابقهای در میانجیگری هستهای ندارد، اما به عنوان میانجی برای دستیابی به آتشبس جنگ ایران و عراق نقش مهمی ایفا کرد.
اگر نهایتاً مرگ برجام اعلام شود، غرب سه گزینه دارد: بازدارندگی، اقدام نظامی یا مذاکرات جدید. قطعنامه شورای امنیت سازمان ملل متحد که برجام را در سال ۲۰۱۵ تأیید کرد، در اکتبر ۲۰۲۵ منقضی میشود. پیش از آن، بریتانیا یا فرانسه میتوانند در صورت غنیسازی اورانیوم توسط ایران به سطح گریز هستهای، تحریمهای سازمان ملل علیه تهران را «بازگردانند». ایران تهدید کرده که در صورت بازگشت تحریمها، از پیمان منع گسترش سلاحهای هستهای (مانند کاری که کره شمالی در سال ۲۰۰۲ انجام داد و سپس به ساخت بمب اقدام کرد) خارج خواهد شد.
سؤالی که مطرح میشود این است که آیا ایالات متحده در پی حمله تلافیجویانه ایران به اسرائیل در ۱۳ آوریل، تحریمهای نفتی را تشدید خواهد کرد؟ دولت بایدن تحریمهای جدیدی را علیه تولید پهپاد و فولادسازی ایران اعلام کرده، اما هیچ اشارهای به تحریمهای نفتی نداشته است. با توجه به اینکه تنها مزیت توافق فعلی بین دو کشور این بوده که ایران میتواند نفت را به چین بفروشد، به احتمال زیاد وضعیت شکننده موجود در طول انتخابات ریاستجمهوری آمریکا در سال ۲۰۲۴ ادامه خواهد یافت.
با این حال، حتی اگر بایدن در انتخابات پیروز شود، احتمالاً در مورد کاهش تحریمها علیه ایران با احتیاط عمل خواهد کرد.
ممکن است ایران برای حفظ برجام بر روی کاغذ، تا زمانی که قطعنامه سازمان ملل در سال ۲۰۲۵ منقضی شود و شورای امنیت دیگر «درگیر» این موضوع نباشد، از اهرمهای خارج از موضوع هستهای استفاده کند.
جنگ غزه همچنین هم محدودیتها و هم فرصتهای ایران و گروههای مقاومت را برای مقابله با اسرائیل و آمریکا نشان داد. عملیات مستقیم ایران به (رژیم) اسرائیل، تحلیل دقیقتری از واکنش اسرائیل و آمریکا به ایران، خارج از «منطقه خاکستری» را در اختیار تهران قرار داد. ایران با ارزیابی این اطلاعات، میتواند برای استفاده در مذاکرات هستهای آتی اهرم فشار به دست آورد.
بهترین راه پیش رو میتواند ادامه تعهدات تکمادهای از سوی دو طرف بوده و در عین حال، خطقرمزها برای جلوگیری از تشدید درگیری در هر دو عرصه هستهای و منطقهای را رعایت کند. با درسگرفتن از تجربیات گذشته، هنوز هم یافتن راهحلی متوازن برای حلوفصل موضوع هستهای بر اساس فرآیندی گامبهگام امکانپذیر است.